قسمت های حذف شده و سانسور شده کتاب شش
من در این جا می خوام به برخی از قسمت های حذف شده از کتاب 6 – ترجمه ی ویدا اسلامیه- اشاره کنم.
---------------
جلد اول – فصل 10 – صفحه 285 – خط 4
در متن اومده:
... حدس زدند که احتمالا مروپ به تام ریدل دروغ گفته و تام به این دلیل با او ازدواج کرده بوده
- ولی اون واقعا از تام بچه دار شد...
در حالی که متن اصلی این طوره:
... حدس زدند که احتمالا مروپ به تام ریدل دروغ گفته و وانمود کرده از اون بچه دار شده و اون هم به همین دلیل باهاش ازدواج کرده.
- ولی اون واقعا از تام بچه دار شد...
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 379 – خط 6
--- ... آن دو خود را در برابر دین و جینی یافتندکه سخت وشغول گفت و گو بودند.
+++ آن دو جینی و دین را دیدند که هم دیگر را محکم در آغوش گرفته بودند و حریصانه هم دیگر را می بوسیدند. مثل این که با چسب به هم چسبیده باشند.
---------------
همون صفحه – خط 19
--- هیچ دلم نمی خواد خواهرمو در حال راز و نیاز با کسی در انظار عمومی ببینم.
+++ هیچ دلم نمی خواد خواهرم رو در حال بوسیدن یه نفر در ملأ عام ببینم.
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 380 – خط 7 از آخر
--- ... هیچ وقت توی عمرش به کسی ابراز محبت نکرده و ...
+++ ... اون هیچ وقت کسی رو نبوسیده و ...
--------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 381 – خط 2
--- هر وقت چشمت بهش می افته می خوای یه جوری جلب توجه کنی...... اگه با چند نفر معاشرت می کردی و آداب معاشرت یاد می گرفتی این قدر از صمیمیت دیگران ناراحت نمی شدی.
+++ هر وقت اونو می بینی آرزو می کنی که گونه ات رو ببوسه. اگه تو هم یه نفرو پیدا می کردی تا ببوسیش به روابط عاشقانه ی دیگران حسودیت نمی شد.
---------------
همون صفحه – پاراگراف آخر
--- هری با چو چانگ دوست بود! هرمیون هم با ویکتور کرام صمیمی شده بود....
+++ هری چو رو می بوسید و هرمیون با ویکتور کرام روابط عاشقانه داشت...
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 382 – خط 14
--- فقط برای این که اون خواهر رونه. فقط برای این که اون خواهر رونه خوشت نمی اومد که اونو با دین ببینی...
+++ این فقط برای اینه که اون خواهر رونه. دوست نداشتب بوسه اونو با دین ببینی .......
--------------
همون صفحه - پاراگراف قبل از آخر
--- به نظر تو هرمیونبا کرام صمیمی شده بود؟
+++ تو فکر می کنی کرامو رون هم دیگه رو می بوسیدن؟
--------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 398 – خط 14
--- دست لاوندر براون را چنان محکم در دست گرفته بود که معلوم نبود...
+++ دستش را آن قدر سفت دو رلاوندر براون حلقه کرده بود ...
--------------
همون صفحه – پاراگراف قبل از آخر
--- جینی به آرامی به هری لبخند زد و هری هول کرد ...
+++ جینی آرام دست هری را نوازش کرد، یک حسی یک باره در شکم هری ایجاد شد...
---------------
جلد اول دیگه یا چیزی نداشت یا من پیدا نکردم.
جلد دوم – فصل 24 – صفحه 279 – خط 2
--- کاری را کرد که همیشه در رویا می دید.
+++ او را بوسید
---------------
جلد دوم – فصل 30 – صفحه 422 – خط 6
--- در چشم هایش همان نگاه آتشینی بود که هری پس از بردن جام کوییدیچ در غیبت خودش در چشم جینی دیده بود.
+++ ... همان نگاهی که هری وقتی که جینی او را بعد از پیروزی در جام کوییدیچ در آغوش گرفته بود دیده بود.
---------------
جلد دوم – فصل 30 – صفحه 424 – خط 3
--- رون را دید که هرمیون را دلداری می داد و هرمیون کنار او ایستاده یود و هق هق می گریست.
+++ هری دید که رون، هرمیون را در آغوش گرفته و موهایش را نوازش می کند و در حالی که سر بر شانه هایش گذارده بود به شدت گریه می کرد.
---------------
من که چیز دیگه ای پیدا نکردم.
---------------
جلد اول – فصل 10 – صفحه 285 – خط 4
در متن اومده:
... حدس زدند که احتمالا مروپ به تام ریدل دروغ گفته و تام به این دلیل با او ازدواج کرده بوده
- ولی اون واقعا از تام بچه دار شد...
در حالی که متن اصلی این طوره:
... حدس زدند که احتمالا مروپ به تام ریدل دروغ گفته و وانمود کرده از اون بچه دار شده و اون هم به همین دلیل باهاش ازدواج کرده.
- ولی اون واقعا از تام بچه دار شد...
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 379 – خط 6
--- ... آن دو خود را در برابر دین و جینی یافتندکه سخت وشغول گفت و گو بودند.
+++ آن دو جینی و دین را دیدند که هم دیگر را محکم در آغوش گرفته بودند و حریصانه هم دیگر را می بوسیدند. مثل این که با چسب به هم چسبیده باشند.
---------------
همون صفحه – خط 19
--- هیچ دلم نمی خواد خواهرمو در حال راز و نیاز با کسی در انظار عمومی ببینم.
+++ هیچ دلم نمی خواد خواهرم رو در حال بوسیدن یه نفر در ملأ عام ببینم.
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 380 – خط 7 از آخر
--- ... هیچ وقت توی عمرش به کسی ابراز محبت نکرده و ...
+++ ... اون هیچ وقت کسی رو نبوسیده و ...
--------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 381 – خط 2
--- هر وقت چشمت بهش می افته می خوای یه جوری جلب توجه کنی...... اگه با چند نفر معاشرت می کردی و آداب معاشرت یاد می گرفتی این قدر از صمیمیت دیگران ناراحت نمی شدی.
+++ هر وقت اونو می بینی آرزو می کنی که گونه ات رو ببوسه. اگه تو هم یه نفرو پیدا می کردی تا ببوسیش به روابط عاشقانه ی دیگران حسودیت نمی شد.
---------------
همون صفحه – پاراگراف آخر
--- هری با چو چانگ دوست بود! هرمیون هم با ویکتور کرام صمیمی شده بود....
+++ هری چو رو می بوسید و هرمیون با ویکتور کرام روابط عاشقانه داشت...
---------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 382 – خط 14
--- فقط برای این که اون خواهر رونه. فقط برای این که اون خواهر رونه خوشت نمی اومد که اونو با دین ببینی...
+++ این فقط برای اینه که اون خواهر رونه. دوست نداشتب بوسه اونو با دین ببینی .......
--------------
همون صفحه - پاراگراف قبل از آخر
--- به نظر تو هرمیونبا کرام صمیمی شده بود؟
+++ تو فکر می کنی کرامو رون هم دیگه رو می بوسیدن؟
--------------
جلد اول – فصل 14 – صفحه 398 – خط 14
--- دست لاوندر براون را چنان محکم در دست گرفته بود که معلوم نبود...
+++ دستش را آن قدر سفت دو رلاوندر براون حلقه کرده بود ...
--------------
همون صفحه – پاراگراف قبل از آخر
--- جینی به آرامی به هری لبخند زد و هری هول کرد ...
+++ جینی آرام دست هری را نوازش کرد، یک حسی یک باره در شکم هری ایجاد شد...
---------------
جلد اول دیگه یا چیزی نداشت یا من پیدا نکردم.
جلد دوم – فصل 24 – صفحه 279 – خط 2
--- کاری را کرد که همیشه در رویا می دید.
+++ او را بوسید
---------------
جلد دوم – فصل 30 – صفحه 422 – خط 6
--- در چشم هایش همان نگاه آتشینی بود که هری پس از بردن جام کوییدیچ در غیبت خودش در چشم جینی دیده بود.
+++ ... همان نگاهی که هری وقتی که جینی او را بعد از پیروزی در جام کوییدیچ در آغوش گرفته بود دیده بود.
---------------
جلد دوم – فصل 30 – صفحه 424 – خط 3
--- رون را دید که هرمیون را دلداری می داد و هرمیون کنار او ایستاده یود و هق هق می گریست.
+++ هری دید که رون، هرمیون را در آغوش گرفته و موهایش را نوازش می کند و در حالی که سر بر شانه هایش گذارده بود به شدت گریه می کرد.
---------------
من که چیز دیگه ای پیدا نکردم.